۱۴۰۳
جمعه
۱۰ فروردین
بازدید : 15335 نفر
دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کند
دیگر گرمای دستی دلم را به تپیدن وا نمی دارد
میروم تا در تاریکی راه خود را پیدا کنم
که به چراغهای نورانی و دستهای گرم دیگر اعتمادی نیست
.
.
.
خالی تر از سکوتم …
انبـوهــی از ترانـه
بــا یـاد صبـح روشـن اما …
امیـد باطل
شب دائـمی ست انـگار …
.
.
دیگر بهار هم سرحالم نمیکند
چیزی شبیه معجزه زلالم نمیکند
آه ای خدا مرا به کبوتر شدن چکار
وقتی که سنگ هم رحم به بالم نمیکند
.
.
.
دلم به کما رفته
برای مردنش دست به دعا شوید
.
.
پیراهنم را اتو می زنم
کفش ها را دستمال می کشم
زندگی اما
مرتب نمی شود…
.
.
.
صــداے تپـش هـاے قلبمــ رو میشنوم
ولـے
هیچـ علاقه اے به زندگـے کردטּ توشـ نیستـــ
.
.
همـچـون ساعـت شنی شــده ام
کــه نـفــس هـای آخـرش را مـیـزنـد
و الـتـمـاس مـیـکــنــد
یـکـی پـیـدا شـود و بـرش گــردانـد
مــن هــم …
نه …! !
لـطــفـا بـرم نـگــردانـیـد ! ! !
بــگـذاریــد تــمام شــوم …
.
.
.
صبحی کـــه بجـــای عـــشق با سیـــگار شروع بـــشه . . .
یــــک شــــــروع دوبـــاره نیــــست
امـــــتداد پایان اســــت
بــــــرای کــــسی که دیــگر امــــیدی بـــه ادامه نـــدارد !!
.
.
گاهـــی احساس میڪنَمــ روی دَستـــــ خـدا مــانده اَمــ
خَســتہ اَش ڪَردمـــــ خــودَش هَــم نــمــیــدانـــــــد با مَن چــہ ڪــنَــد؟
.
.
.
شانس یکبار در خونه آدم رو میزنه…
ولی بد شانسی دستش رو از رو زنگ ور نمیداره…
بدبختی هم که کلید داره هر وقت بخواد رسما میاد تو !
.
.
.
چیـزی نمیـخـوآهَم جـز . . .
یـکــ اتــآقِ تـآریک
یـکـ مـوسیقـے بے کَلآم
یـکـ فنجـآن قهـوه بـهـ تَلخـی ِ زهـر !
وَ خـوآبـے بـه آرآمـے یـکــ مـَرگ هَمیشـگـے
.
.
چقدر این سربالایی ها ادامـــــــه دارند ؟
من از زندگی که هیچ . . پاهایم از من شکایت دارند
.
.
.
خدا میشود بلیطم را پس بگیری . . . ؟
مقصد را اشتباه آمدم . . اینجا را نمی خواهم
.
.
.
از این دنیا شرمنده ام که واردش شدم
ای کاش درب خروجی هم داشتی . . . خسته ام
.
.
.
ماهی در برکه و برکه تهی از آب
دانه در کویر و کویر تشنه
پرنده در قفس و آسمان در انتظار او
شب در کمین روز خفته
چشمها بسته
همه خسته ، همه بی کس
شهر پر از زندان در بسته
امید ناامیدان روزنی است از نور
غافل از آنکه روزن را نیست طاقت آن نور
.
.
رسیده ام به حس برگی که میداند بادازهرطرف که بیاید
سرانجامش افتادن است
.
.
.
زمان گذشت بدون توجه به چیزهای کوچکی که کم هم نبودند
چیزهای کوچکی که حداقل می توانستند تحمل کردن زندگی را آسان تر کنند
گاهی فرصت نبود
گاهی حوصله
و من خیلی دیر این را فهمیدم
خیلی دیر
هر چند که شاید هنوز هم پشت این همه سیاهی
کسی ، چیزی پیدا شود که نام من را از یاد نبرده باشد
.
.
.
ممکن است گاهی بیفتم و بلغزم
اما هرگز در سقوط تنها نمی مانم
دستان خدا همواره با من است
قلب من خانه خداست…
.
.
جاذبه ی سیب ، آدم را به زمین زد
و جاذبه ی زمین ، سیب را !
فرقی نمیکند”سقوط”
سرنوشت ِ دل دادن به هر جاذبه ای غیر از خداست
.
.
.
به بعــضـیـآم بـآس گٌــفــتــ: غــــــرورم یکـــ امپراطــورى کبیـــــــر است …که براى هیچکــــس جـــز “مــــادرم” سقوطــ نخواهـد کــــرد …
.
.
.
هـــرشبـــ آرزو میکـــنم بودنتــــ ابدی باشــد…
شــاید شــبی شـــهآبــی سقوط کـــرد
.
.
.
دستهایت را که بازکنی…به هیچ جا بند نیستم…سقوط میکنم….
.
.
.
این لبخند ،
از جنس لبخند مهماندار ست …
در لحظات سقوط !
.
.
مسیر زندگی یک طناب باریک است که
اگر نتوانید بین عقل و قلبتان تعادل برقرار کنید
سقوط شما حتمی است
.
.
.
محبت را از آبشار بیاموز که خود سقوط کرد اما…….
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
..
حالا اما شو نمیدونم… !!!
ولی تو حالا بیاموز کاریت نباشه
.
.
.
از این ب بعد خواستی از خیابون رد شی
اول سمت چپ،
بعد سمت راست
بعد آسمونو نگاه کن
شاید یه هواپیمایی در حال سقوط باشه
.
.
.
سقوط …
تاوان پریدن با بعضی هاست … !
.
.
رو برگه گارانتی گوشیم نوشته در اثر ضربه و سقوط از ارتفاع
یا تماس با مایعات یا استفاده ی بیش از حد خراب نشده باشد
خو لامصب مگه گوشی خودبه خود سکته مغزی میزنه
.
.
.
فاصله از بهشت تا به خشت، خوردن یک سیب بود
و از اینجا تا بهشت؛ نخوردن صدها سیبافسوس از سقوط…
.
.
.
در راه رسیدن به اوج با مردم مهربان باش
چرا که هنگام سقوط با همان مردم رو به رو خواهی شد.
.
.
باران
سقوط آزاد را تنها برای این به جان میخرد
که در زمین پوشش دهد اشک های یک مرد را . . .
دسته بندی
جدیدترین مطالب سایت
آرشیو مطالب